سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/9/19
8:25 عصر

حاجت ها و وسیله ها (2)

بدست دست نوشت در دسته توسل

حاجت ها و وسیله‌ ها(2)

پاسخ به بیست سؤال پیرامون توسل

محمدامین پورامینی

پرسش 11: ائمه(علیهم السلام) چگونه واسطه فیض خداوند هستند؟ اگر چنین است، چرا؟ مگر نمی‌توانیم به‌طور مستقیم با خدا صحبت کنیم؟

پاسخ: هدف نهایی آفرینش این عالم، تربیت انسان کاملی است که محصول عبادت حضرت حق است. خداوند متعال می فرماید: (وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ)[24] گل سرسبد همه انسان‌های کامل، حضرت ختمی‌مرتبت، رسول‌الله(صلی الله علیه وآله) است و پس از ایشان، اهل‌بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام). ازاین‌رو، این بزرگواران واسطه فیض خداوند قرار گرفته‌اند. درباره حضرت حجت(ع) فرموده‌اند:(ثُمَّ الْحُجَّةُ الْخَلَفُ الصَّالِحُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِیُّ الْمُرْجَی الَّذِی بِبَقَائِهِ بَقِیَتِ الدُّنْیَا وَ بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَی وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ) (= ...قائم مهدی...، کسی‌که به بقای او دنیا باقی است و به برکت او آدمیان روزی‌خورند و به وجود او زمین و آسمان پابرجاست.)[25] 

 از امام زین‌العابدین(علیه السلام) نقل شده است: «ما امام مسلمانان و حجت خدا بر جهانیان و بزرگ مؤمنان و رهبر شناخته‌شده و والی مؤمنانیم و ما امان برای اهل زمینیم؛ همان‌گونه‌که ستارگان امان برای اهل آسمان‌اند. به‌خاطر ما آسمان بر زمین فرو نمی‌افتد، مگر با اذن او و زمین نگاه داشته می‌شود تا مضطرب نگردد و به‌واسط? ما باران نازل و رحمت گسترده و زمین برکاتش را خارج می‌کند. اگر ما بر روی زمین نبودیم، اهل خود را فرو می‌برد.[26]

از امام‌محمدباقر(علیه السلام) نقل شده است: «اگر زمین یک روز هم بدون امامی از ما باشد، اهل خود را خواهد بلعید و خداوند آنان را به شدیدترین عذاب‌ها معذب خواهد ساخت؛ چون ما را حجت در زمین و امان برای زمینیان قرار داد و تا وقتی‌که ما در میانشان باشیم، زمین آن‌ها را نخواهد بلعید. هنگامی‌که خداوند بخواهد آنان را هلاک سازد و به ایشان مهلت ندهد و به چشم رحمت ننگرد، ما را از میان ایشان خواهد گرفت و هر بلا که بخواهد، بر ایشان نازل خواهد ساخت.»[27]

حال که چنین است، معلوم می‌شود که چگونه آن بزرگواران واسطه فیض الهی هستند و چرایی آن معلوم می‌شود. البته این بدان‌معنا نیست که کسی نتواند مستقیم با خدا سخن گوید؛ بلکه با توسل به اهل‌بیت(علیهم السلام) بهتر می‌توان به درگاه الهی شتافت.

پرسش 12: باتوجه‌به اینکه خداوند متعال به همه انسان‌ها نزدیک است، چرا برای نزدیک‌شدن به او، ائمه(علیهم السلام) را واسطه قرار دهیم؟

پاسخ: بی‌شک خدای متعال به همه نزدیک است. خود او می‌فرماید: (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ) (= همانا ما انسان را آفریدیم و هم? آنچه نفس او را وسوسه می‌کند، می‌دانیم و ما به او از رگ گردن نزدیک‌تریم.)[28] این مطلب، با واسطه‌قراردادن ائمه معصومین(علیهم السلام) منافاتی ندارد؛ چون همان خدا فرموده است: (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ) (= ای اهل ایمان، از خدا پروا کنید و برای نزدیک‌شدن به او، وسیله‌ای بجویید.)[29] در تفسیر این آیه، اهل‌بیت(علیهم السلام) فرموده‌اند: (نحن الوسیلة إلی الله) (= ما وسیله به درگاه خدا هستیم.)[30] بنابراین، با توسل به اهل‌بیت(علیهم السلام)، وسیله تقرب را به دست می‌گیریم. این با روش‌های دیگر منافات ندارد. به‌تعبیر صحیح‌تر، به‌جای آنکه تنهایی به نزد خدا رویم، با آبرومندان درگاهش به نزد وی می‌رویم تا خواسته‌مان را برآورده کند.

پرسش 13: درباره واسطه‌قراردادن ائمه اطهار(علیهم السلام) گفته‌اند: «مطابق توحید است؛ چون ائمه اطهار(علیهم السلام) با اذن خدا حاجت‌های ما را برآورده می‌سازند.» آیا انسان‌ها نمی‌توانند بی‌واسطه با خدا ارتباط برقرار کنند؟

پاسخ: منعی برای آن وجود ندارد، ولی این سؤال، انحرافی است. مناجات ائمه معصومین(علیهم السلام)، مثل مناجات امیرالمومنین(علیه السلام) در مسجد کوفه، مناجات خمس‌عشر، دعای کمیل، دعای عرفه، دعای ابوحمزه ثمالی و...، بی‌تردید جلوه‌گاه کمال توحید است که در قالب دعا و مناجات عرضه شده است. این دعاها و مناجات‌ها کیفیت ارتباط بنده با خدا را به دیگران آموزش می‌دهد. این ثروت ارزشمند را تنها شیعه از امامان و رهبران معصوم خود به یادگار دارد و دست دیگران از آن تهی است. در لابه‌لای این دعاها می‌یابیم که خدا را به‌حق محمد و آل‌محمد قسم می‌دهند. پس این ارتباط، ارتباط مستقیم انسان با خداست. توسل به اهل‌بیت(علیهم السلام) و ایشان را به درگاه ربوبی او بردن، به‌معنای این نیست که انسان نتواند به‌طور مستقیم با خدا ارتباط پیدا کند. 

پرسش 14: درحالی‌که خدا هست، آیا به خدا توسل کنیم یا اهل‌بیت(علیهم السلام)؟

پاسخ: با توسل به اهل‌بیت(علیهم السلام) به درگاه ربوبی می‌رویم و این توسل، با آن منافات ندارد. درکتب روایی ما، مطالبی درباره توسل پیامبران الهی به اهل‌بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) می‌یابیم. حضرت آدم(علیه السلام) کلماتی را فراگرفت که مای? نجات وی شد.[31] قطب‌الدین راوندی دراین‌باره روایت کرده است که او خدا را به‌حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهما السلام) قسم داد.[32]

حاکم نیشابوری و صالحی شامی از ترمذی و نسایی و بیهقی که همگی از بزرگان اهل‌سنت هستند، از عثمان‌بن‌حنیف نقل کرده‌اند که مرد کوری نزد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آمد و گفت: «یا رسول الله، دعایی را یادم ده که بخوانم وخدا دید چشمانم را به من باز گرداند.» فرمود:« بگو: (اللهم إنی أسألک و أتوجه إلیک بنبیک نبی الرحمة یا محمد انی قد توجهت بک إلی ربی اللهم شفعه فی و شفعنی فی نفسی) (= خدایا، از تو درخواست می‌کنم و به تو روی می‌آورم، به پیامبرت، پیامبر رحمت. ای محمد، من با تو به‌سوی خدایم روی آورده‌ام. خدایا، او را شفیع من قرار ده و مرا شفاعت‌شده قرار ده.)» آن مرد این دعا و توسل را خواند و بینایی خود را باز یافت.[33]

عموم مسلمانان، جز اقلیت کج‌اندیش وهابیت، توسل را پذیرفته‌اند. شیخ‌صدوق در کتاب من‌لایحضره‌الفقیه از ابن‌عباس روایت کرده است که یک بار که عمر برای طلب باران بیرون رفته بود. به عباس، عموی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) گفت: «برخیز و از خدا طلب باران کن.» خود وی گفت: «خدایا، ما به عموی پیامبرت متوسل شدیم.»[34] همچنین بزرگان اهل‌سنت، مثل نووی[35] و بیهقی[36] و آلوسی،[37] توسل عمر به ابن‌عباس را در کتاب‌های خودشان آورده‌اند.

چنانچه وهابیون بگویند توسل به عموی پیامبر از آن‌روی بوده است که وی در آن زمان زنده بوده است، پاسخ داده می‌شود که در توسل، به مقام و جایگاه شخص توسل می‌شود و از این جهت فرقی بین زنده‌ یا مرده بودن وی نیست. افزون بر این معصومین(علیهم السلام) که ما به آن‌ها متوسل می‌شویم همگی به شهادت رسیده‌اند و شهیدان به تصریح قرآن کریم زنده‌اند:(وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون) (= هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده‏اند، مرده مپندار، بلکه زنده‏اند که نزد پروردگارشان روزی داده می‏شوند.) [38] 

پرسش 15: چرا و چگونه توسل کنیم؟

پاسخ: چرایی آن به موقعیت ممتاز آن بزرگوران برمی‌گردد که آن هم ازطرف خداست. دعاهایی بسیاری دربردارنده توسل به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و اهل‌بیت او(علیهم السلام) است. نمونه‌هایی را می‌آوریم:

مرحوم سیدبن‌طاووس و کفعمی این توسل را از حضرت امام زین‌العابدین(علیه السلام) در ضمن دعایی آورده‌اند: (إِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ رَسُولِکَ وَ بِعَلِیٍّ وَصِیِّهِ وَ فَاطِمَةَ ابْنَتِهِ وَ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَی وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُجَّةِ أَهْلِ بَیْتِ الرَّحْمَةِ) (= خدایا، ما متوسل می‌شویم به درگاهت با محمد رسول تو و با علی وصی او و فاطمه دختر او و با حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و حجت‌بن‌الحسن، اهل‌بیت رحمت.)[39]

و درضمن زیارت حضرت سیدالشهدا امام‌حسین(علیه السلام) می‌خوانیم: (إِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِهَذَا الصِّدِّیقِ الْإِمَامِ وَ نَسْأَلُکَ بِالْحَقِّ الَّذِی جَعَلْتَهُ لَهُ وَ لِجَدِّهِ رَسُولِکَ وَ لِأَبَوَیْهِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ أَهْلِ بَیْتِ الرَّحْمَةِ)(= بار خدایا، ما متوسل می‌شویم به درگاهت با این امام بسیار راستگو و با آن حقی که تو برای او و پدربزرگش رسول تو و پدر و مادر او، علی و فاطمه، اهل‌بیت رحمت قرار دادی.)[40]

مرحوم علامه‌مجلسی در کتاب بحارالانوار از برخی از کتاب‌های قدیمی شیعه این دعا را از محمدبن‌بابویه قمی از ائمه معصومین(علیهم السلام) نقل می‌کند و پیش از آن می‌گوید: «در هر مسئله‌ای که خواندم، سرعت اجابت آن را دیدم.» آنگاه دعای توسل معروف را می‌آورد: (اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ یَا أَبَا الْقَاسِمِ یَا رَسُولَ اللَّهِ یَا إِمَامَ الرَّحْمَةِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ...)تا آخر.[41] آنگاه مرحوم مجلسی می‌گوید: «در کتاب عتیق غروی مثل آن با ضمیر متکلم وحده آمده است.» در آخر آن این عبارت را دارد: (یَا سَادَتِی وَ مَوَالِیَّ إِنِّی تَوَجَّهْتُ بِکُمْ أَئِمَّتِی وَ عُدَّتِی لِیَوْمِ فَقْرِی وَ حَاجَتِی إِلَی اللَّهِ وَ تَوَسَّلْتُ بِکُمْ إِلَی اللَّهِ وَ اسْتَشْفَعْتُ بِکُمْ إِلَی اللَّهِ فَاشْفَعُوا لِی عِنْدَ اللَّهِ وَ اسْتَنْقِذُونِی مِنْ ذُنُوبِی عِنْدَ اللَّهِ فَإِنَّکُمْ وَسِیلَتِی إِلَی اللَّهِ وَ بِحُبِّکُمْ وَ بِقُرْبِکُمْ أَرْجُو نَجَاةً مِنَ اللَّهِ فَکُونُوا عِنْدَ اللَّهِ رَجَائِی یَا سَادَتِی یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَ اللَّهِ ظَالِمِیهِمْ مِنَ الْأوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ)[42]

پرسش 16: مگر خدا مستقیماً نمی‌تواند فیض به بندگان برساند؟

پاسخ: خداوند بر همه‌چیز تواناست؛ ولی خود او اسباب و مجاری فیض را قرار داده است. درنهایت، مسبب‌الأسباب و منبع فیض خود اوست و این چیزی از توانایی خدا نمی‌کاهد. در زیارت حضرت سیدالشهدا می‌خوانیم: (مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِکُمْ بِکُمْ یُبَیِّنُ اللَّهُ الْکَذِبَ وَ بِکُمْ یُبَاعِدُ اللَّهُ الزَّمَانَ الْکَلِبَ وَ بِکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَمْحُو مَا یَشَاءُ وَ بِکُمْ یُثْبِتُ وَ بِکُمْ یَفُکُّ الذُّلَّ مِنْ رِقَابِنَا وَ بِکُمْ یُدْرِکُ اللَّهُ تِرَةَ کُلِّ مُؤْمِنٍ یُطْلَبُ بِهَا وَ بِکُمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ أَشْجَارَهَا وَ بِکُمْ تُخْرِجُ الْأَشْجَارُ أَثْمَارَهَا وَ بِکُمْ تُنْزِلُ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ رِزْقَهَا وَ بِکُمْ یَکْشِفُ اللَّهُ الْکَرْبَ وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ اللَّهُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ تَسِیخُ الْأَرْضُ الَّتِی تَحْمِلُ أَبْدَانَکُمْ وَ تَسْتَقِرُّ جِبَالُهَا عَنْ مَرَاسِیهَا إِرَادَةُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیْکُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیُوتِکُمْ وَ الصَّادِرُ عَمَّا فَصَلَ مِنْ أَحْکَامِ الْعِبَادِ)43] و در زیارت جامعه می‌خوانیم:(أَنْتُمْ نُورُ الْأَخْیَارِ وَ هُدَاةُ الْأَبْرَارِ وَ حُجَجُ الْجَبَّارِ بِکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ یَکْشِفُ الضُّرَّ)[44]

مضمون این عبارت‌ها، روشن‌ساختن موقعیت ممتاز رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و اهل‌بیت او(علیهم السلام) است، به‌گونه‌ای‌که مشخص شود آن بزرگواران منشأ خیر و برکت بر اهل زمین و آسمان‌اند، تاآنجاکه بارش باران و میوه درختان و روزی بندگان و امنیت زمین و زمان و رفع اندوه و گرفتاری گرفتاران به برکت وجود ایشان است. ازاین‌رو آن بزرگواران را مجاری فیض خدا خوانده‌اند.

پرسش 17: چگونه‌ و با چه‌ روشی‌ به‌ ائمه‌(علیهم السلام) متوسل‌ شویم‌ و چه‌ بگوییم‌ تا حاجاتمان‌ برآورده‌ شود؟

پاسخ: در هر مکان و با هر زبان و به هر وسیله و ازجمله با خواندن دعاهای خاص می‌توان توسل جست. با تشرف به حرم امامان معصوم(علیهم السلام) و زیارت می‌توان عرض حال کرد و از این بزرگان درگاه الهی مدد خواست. بی‌تردید حرم رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام) محل نزول رحمت الهی است. کمک‌خواستن از خداوند در این‌گونه جاها مدنظر است. با امید به عنایت خدا و رضای به مصلحت او، می‌توانیم حاجت‌هایمان را مطرح سازیم و امید به برآورده‌شدن آن‌ها داشته باشیم. البته این نکته را هم باید درنظر داشته باشیم که گاهی مصلحت در تأخیر یا عوض‌شدن حاجت است؛ ولی درهرصورت، وظیفه، دعا و توسل است.

پرسش 18: آیا وقتی بیماری به سراغمان می‌آید، می‌توانیم بدون مراجعه به پزشک و مصرف دارو، فقط به‌وسیل? سوره‌ها و آیات قرآن و نیز ادعیه و توسل به ائمه(علیهم السلام) شفا پیدا کنیم؟ چه‌موقع می‌توانیم و چه‌موقع نمی‌توانیم؟

پاسخ: درهرحال باید سراغ خدا رفت. تأثیر داروها نیز از دایره اراده خدا خارج نیست و همه این‌ها در دایره نظام سبب و مسبب و علت و معلول قرار می‌گیرد که تحت قدرت و حاکمیت ربوبی است؛ چون مسبب‌الاسباب وعلت‌العلل اوست. به‌هنگام بیماری باید سراغ پزشک رفت و دارو مصرف کرد و اقدام به درمان کرد؛ ولی درهمان‌حال از دعا و توسل به رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) نباید غافل بود. گاهی پیش می‌آید که از درمان و داروی متداول کاری پیش نمی‌رود و پزشکان اعلام می‌کنند که دیگر کاری از دستشان نمی‌آید. آنجاست که دیگر راهی غیر از دعا و توسل باقی نمی‌ماند.

پرسش 19: طبق آیه (إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی) و آیه (ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ)، مردگان نمی‌شنوند. سلام‌کردن و سخن‌گفتن با پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام) چه توجیهی دارد؟

پاسخ: مرگ به‌معنای نابودی و نیستی انسان نیست؛ بلکه انتقال از دنیا به جهانی دیگر به‌نام برزخ است. زندگی در آن جهان به‌گونه‌ای دیگر ادامه می‌یابد تا هنگامی‌که قیامت فرا رسد. خداوند می‌فرماید: (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ)(= و پس از مرگ، فراروی ایشان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند.) آنچه تشکیل‌دهنده هویت اصلی انسان است، روح اوست که از بین نمی‌رود. بدن برای انسان به‌سان مرکبِ سواری است که عمر مفید دارد و بعد، کنار گذاشته می‌شود و به چیز دیگر تبدیل می‌شود. با تمام‌شدن اجل و فرارسیدن مرگ، ارتباط روح با این بدن قطع می‌شود و نوعاً این بدن متلاشی می‌شود و رفته‌رفته به خاک تبدیل می‌شود؛ ولی حیات روحانی انسان باقی است. این جسم در دنیا و پیش از مرگ نیز دستخوش تغییر و تحول و حرکت جوهری بود؛ به‌گونه‌ای‌که در هر هشت سال، تمامی سلول‌های آن تعویض می‌شد و از نو می‌رویید. ولی این تغییر و تحول جسمی و بدنی، کاری به هویت انسانی او نداشت. این همان هویتی است که پس از مرگ نیز باقی است و زندگی‌اش در عالم برزخ ادامه می‌یابد. ازاین‌رو، تلقین میت از مستحبات و آداب دفن شمرده شده است و این نشان از آن دارد که درآن‌حال، روح مرده می‌شنود و می‌فهمد.

بنابراین، روشن می‌شود که چگونه با پیامبران و امامان(علیهم السلام) سخن می‌گوییم و چگونه آنان می‌شنوند و جواب می‌دهند. در زیارت‌نامه‌های آن بزرگواران می‌خوانیم که سلام ما را می‌شنوند و پاسخمان را می‌گویند. در اذن دخول مشاهد مشرفه می‌خوانیم: (و اعلم انّ رسولک و خلفائک علیهم السلام احیاء عندک یرزقون یرون مقامی و یسمعون کلامی و یردّون سلامی) (= خدایا، می‌دانم که رسول و جانشینان تو که سلام و درود بر آنان باد، زنده‌اند و نزد تو روزی می‌خورند؛ ایستادنم را می‌بینند و سخنم را می‌شنوند و سلامم را جواب می‌دهند.)[45]

و از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) روایت شده است: «هرکس در هرجای زمین به من سلام فرستد، به من می‌رسد و هرکس‌که در نزدیکی قبرم بر من سلام دهد، آن را می‌شنوم.»[46] براین‌اساس، سلام‌کردن و سخن‌گفتن با اولیای الهی امری بسیار شایسته و بایسته است.

اما آیات (إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی) و (ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ)، به توسل ربطی ندارد. در این آیات شریفه، کافران مرده‌دل به انسان‌های بی‌روح و مرده تشبیه شده‌اند. همان‌طورکه مردگان به‌دلیل مرگ، ادراک حسی ندارند، چون چشم و گوش و دیگر ابزار حس را ندارند، کافران معاند نیز چشم حق‌بین و گوش حق‌شنو ندارد. ازاین‌رو، پیام اصلی آیه نکوهش کافران و تشبیه آنان به مردگان است. یعنی ای پیامبر، تو توانایی هدایت این‌گونه کافران را نداری و اینان زیر بار حق نمی‌روند. این آیات هیچ ربطی به بحث ما ندارد. متأسفانه وهابی‌ها به‌دلیل کج‌فهمی، به این آیات در غیر موضوعش تمسک می‌کنند و هم خود به گمراهی می‌افتند و هم کسانی را به گمراهی می‌اندازند که اطلاع درستی ندارند و از دانش کافی برخوردار نیستند.

پرسش 20: اگر همان‌طورکه خدا در هر مکانی صدای ما را می‌شنود، ائمه(علیهم السلام) هم می‌شنوند، پس تفاوت خدا با بندگانش چیست؟

پاسخ: مگر صِرف شنیدن صدا علامت ربوبیت است؟ خدای متعال محیط بر همه است و بدون‌نیاز به گوش و چشم و سایر حواس، بر همه‌چیز اشراف دارد و از همه‌چیز آگاه است؛ چون خدای متعال جسم نیست تا از ادوات و ابزار حسی کمک گیرد و بی‌نیاز از همه است. اما اولیای خدا که پس از مرگ صدای ما را می‌شنوند، به‌دلیل قدرت روحانی ایشان است که خدا به ایشان داده است. در زیارت‌نام? حضرت امیرمؤمنان می‌خوانیم:(أَشْهَدُ أَنَّکَ تَسْمَعُ کَلَامِی وَ تَشْهَدُ مَقَامِی) (= شهادت می‌دهم که سخن مرا می‌شنوی و مرا می‌بینی.)[47] ابن‌فهد حلی از حضرت امام‌صادق(علیه السلام) نقل کرده است که هرکسی‌که حاجتی دارد، بالاسر حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) بایستد و بگوید:(یَا أَبَا عبدِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ تَشْهَدُ مَقَامِی وَ تَسْمَعُ کَلَامِی وَ أَنَّکَ حَیٌّ عِنْدَ رَبِّکَ تُرْزَقُ فَاسْأَلْ رَبَّکَ وَ رَبِّی فِی قَضَاءِ حَوَائِجِی)(= ای اباعبدالله، شهادت می‌دهم که تو حضورم را در درگاهت می‌بینی و سخنم را می‌شنوی و تو زنده‌ای و نزد پروردگارت روزی می‌خوری؛ پس از خدای خود و من بخواه که حاجتم برآورده شود.)[48]


[1]. راغب می‌نویسد: «الوسیلة: التوصل الی الشیء برغبة.» (= وسیله عبارت است از رسیدن به چیزی همراه با رغبت.)؛ المیزان، ج5، ص328.

[2]. آل‌عمران، 45.

[3]. نهج‌البلاغه، حکمت269.

[4]. یوسف، 97.

[5]. یوسف، 98.

[6]. نساء، 64.

[7]. مائده، 35؛ (و وسیله‏ای برای تقرب به او بجوئید!)

[8]. مائده، 35.

[9]. نک: التبیان، ج3، ص511؛ تفسیر الصافی، ج2، ص33؛ المیزان، ج5، ص328؛ مواهب‌الرحمن، ج11، ص215؛ تفسیر نمونه، ج4، ص367.

[10]. نهج‌البلاغه، ص216، خطبه110.

[11]. البرهان، ج2، ص292، ح3078.

[12]. همان، ح3079.

[13]. تفسیر القمی، ج1، ص168.

[14]. تفسیر الصافی، ج2، ص33؛ نورالثقلین، ج1، ص626.

[15]. دلائل‌النبوة، ج‌2، ص566، ح511.

[16]. شفاءالسقام، ص309.

[17]. سنن الدارمی، ج1، ص44.

[18]. بصائرالدرجات، ص147، ح3.

[19]. اسراء، 56و57.

[20]. نک: برگزیده تفسیر نمونه، ج‌2، ص649.

[21]. مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج‌11، ص216.

[22]. بقره، 189؛( و از درِ خانه‏ها وارد شوید).

[23]. المناقب، ج2، ص299؛ بحارالانوار، ج38، ص340، ح14.

[24]. الذاریات، 56؛(و جنّ و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند).

[25]. زادالمعاد، ص423.

[26]. الاحتجاج، ج2، ص317.

[27]. دلائل‌الإمامة، ص231.

[28]. ق، 16.

[29]. مائده، 35.

[30]. بحارالأنوار، ج25، ص23، ح38.

[31]. )و تلقی آدم من ربه کلمات(؛ بقره، 37.

[32]. قصص‌الانبیاء، ص57.

[33]. المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص526؛ سبل الهدی و الرشاد، ج12، ص404.

[34]. من لایحضره الفقیه، ج1، ص539، ح1505.

[35]. المجموع، ج5، ص65.

[36]. دلائل‌النبوة، ج‌2، ص566، ح511.

[37]. تفسیر الآلوسی، ج6، ص127.

[38]. بقره؛169.

[39]. بحارالأنوار، ج84، ص286؛ البلدالأمین، ص47؛ کفعمی، مصباح، ص63.

[40]. بحارالأنوار، ج98، ص237.

[41]. همان، ج99، ص247.

[42]. همان، ص249.

[43]. الکافی، ج4، ص577.

[44] من‌لایحضره‌الفقیه، ج2، ص615.

[45]. کفعمی، مصباح، ص473.

[46]. وسائل‌الشیعة، ج14، ص338، ح19348.

[47]. شهید اول، المزار، ص97.

[48]. مستدرک‌الوسائل، ج10، ص345، ب59، ح12149.

 

نوشتار فوق با عنوان حاجت ها ووسیله ها توسط آستان قدس رضوی در مجوعه رهنما با شماره 73 چاپ و پخش گردید.